دیدار کردن، پیش آمدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). پیش باز شدن. (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی) ، واگرفتن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). چیزی از کسی فراگرفتن. (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). تلقن. (اقرب الموارد) ، باردار گردیدن زن و متلق ه (متلقی) نعت است از آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، (در تصوف) فراگرفتن آنچه از حق بر تو وارد شود. (از تعریفات جرجانی)