معنی تقوع تقوع (تَ) خمیده رفتن همچون رونده در خارستان، بر درخت برآمدن کربسه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا