سپری شدن. (تاج المصادر بیهقی). نیست و نابود شدن و سپری گردیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، از هوا درآمدن باز وآنچه بدان ماند. (تاج المصادر بیهقی). فرود آمدن باز از هوا، یقال: تقضی البازی اذا انقض. و تقضی الطائر، فرود آمد مرغ از هوا و فرود آمدن خواست و هی فی الاصل تقضض مانند تظنی که از ظن می آید. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به تقضض شود