نوع نوع شدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). گونه گونه شدن. (دهار) (غیاث اللغات) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تنوع فنون چیزی. (از اقرب الموارد) ، شاخ در شاخ شدن. (غیاث اللغات) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، چون شاخ لرزان شدن کسی، گونه گونه سخن گفتن و از هرگونه سخن گفتن. (از اقرب الموارد) ، در فارسی زبانان امروزین، تفرج و تماشا و وقت گذرانی و بازی و لهو و لعب. کردن کاری از روی هوا و هوس. (از ناظم الاطباء)