معنی تفتق
- تفتق (تَءْزْ)
- گشاده شدن و شکافته گردیدن. (تاج المصادر بیهقی) (از زوزنی). شکافته و گشاده گردیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تشقق چیزی. متاوع تفتیق. (از اقرب الموارد) ، گشاده گردیدن تهیگاه و سر سرین شتر از کثرت چرا. (از اقرب الموارد) ، گشاده گردیدن زبان کسی به سخن. (از اقرب الموارد)
