جدول جو
جدول جو

معنی تغذی

تغذی
(بَ)
خوردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : شوهر زن را میکشت و می جوشانید و با اجزا و اعضاء او تزجی و تغذی میکرد. (ترجمه تاریخ یمینی چ اول تهران ص 327) ، مطاوع تغذیه. (از اقرب الموارد). رجوع به تغذیه شود
لغت نامه دهخدا