جدول جو
جدول جو

معنی تغذمر

تغذمر
(بَ)
بانگ و فریاد کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). بانگ و فریاد کردن در مجلس و فی حدیث علی (ع) : قاموا و لهم تغذمر و بربره. (از اقرب الموارد) ، درآمیختن کلام را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). و تغذمر الغضب و سوءاللفظ و التخلیط فی الکلام و کذا البربره. (اللسان از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا