جدول جو
جدول جو

معنی تعییل

تعییل
(بَ سَ مَ)
از ’ع ول’، عیال داری و نفقه دادن آنان، عیال خود گردانیدن قوم را یا فروگذاشتن آنان را. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، (از ’ع ی ل’) بد پروردن. (تاج المصادر بیهقی). بدخوارگی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، گذاشتن اسب را در بیابان. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، گم کردن ضاله را به نهجی که جایش معلوم نشود. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، بسیار شدن عیال مرد، عیال داری و نفقه دادن آنان، عیال خود گردانیدن قوم را یا رها کردن آنان را. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا