معنی تعود
- تعود (بَ قْیْ)
- خو کردن. (تاج المصادر بیهقی). عادت کردن. (زوزنی) خوی گرفتن. (دهار). عادت کردن چیزی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). عادت گرفتن و خوگر شدن. (غیاث اللغات) (آنندراج) ، خشمناکی نمودن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، عیادت کردن بیمار را. (از اقرب الموارد)
