جدول جو
جدول جو

معنی تعنق

تعنق
(بَ)
در سوراخ خود درآمدن کلاکموش. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). داخل شدن خرگوش در لانۀ خود. (از اقرب الموارد) ، سر و گردن در سوراخ درآوردن خرگوش. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، دست در گردن همدیگری کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا