دفعه، آنچه بر حاشیۀ کتاب از شرح و نحو آن افزایند. ج، تعالیق. (از اقرب الموارد). چیزی چون حاشیه که برای تکمیل یا توضیح یا تصحیح کتابی نویسند. ج، تعلیقات. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). تتمه و حاشیه و فهرست. (ناظم الاطباء) ، در تداول فارسی، نامه. (یادداشت دهخدا). دفتر و مکتوبی که از جانب شخص بزرگی نوشته شده باشد. (ناظم الاطباء). در ایران نوشتۀ پادشاهان را رقم گویند و نوشتۀ امرای عظام مثل وکیل و وزیر و غیره را تعلیقه. (آنندراج) : خط آمد و کیفیت رخسار تو کم شد تعلیقۀ معزولی ناز تو رقم شد. زکی ندیم (از آنندراج). رجوع به ’سازمان صفوی’ ص 271 و تذکرهالملوک شود، قسمی سوهان که دو سر دارد سری فتیله ای و سری پهن. (یادداشت دهخدا)