جدول جو
جدول جو

معنی تعقیه

تعقیه
(بَظَ)
خورانیدن چیزی به بچۀ نوزاده تا بیرون آورد آنچه در شکم وی باشد. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، تیر به هوا درانداختن. (تاج المصادر بیهقی). انداختن تیر در هوا. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، دور برشدن مرغ در پریدن. (تاج المصادر بیهقی). بلند پریدن مرغ. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا