معنی تعقم تعقم (بَ طَ) چاه کندن. (تاج المصادر بیهقی) ، شد و آمدن کردن. (تاج المصادر بیهقی). آمد و شد کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا