معنی تعفن
- تعفن (بَطط)
- سخت پوسیدن و تباه گردیدن رسن. (منتهی الارب). فاسد شدن چنانکه دست بر آن زنند، ریزه و شکسته گردد. (از اقرب الموارد). سخت پوسیده گردیدن چیزی از تری که بدو رسیده بود، برگشتن بوی گوشت. (ناظم الاطباء). گنده شدن و بدبو شدن و مجازاً بمعنی بدبویی. (غیاث اللغات) (آنندراج). گند و بوی بد و عفونت و گندیدگی. (ناظم الاطباء)
