معنی تعاشی تعاشی (بَ بَ خَ) شبکوری نمودن. (زوزنی). شب کوری نمودن از خود. (منتهی الارب) (آنندراج). شب کوری نمودن و شب کوری بر خود بستن. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، تجاهل. (اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا