معنی تطلع - لغت نامه دهخدا
معنی تطلع
- تطلع
(اِءْ) - چشم داشتن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). پیوسته در چیزی نگریستن و انتظار کردن، واقف و آگاه شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، خرامیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، با اندام فروهشته راه رفتن. (از اقرب الموارد) ، پر شدن پیمانه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، چیره شدن مرد، دررسیدن کسی را. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا