فریب دادن کسی را و مقتول ساختن. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، میل کردن بسوی کودکی و بازی و لهو. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، امردپرستی. (غیاث اللغات) (آنندراج). مأخوذ از تازی، امردپرستی و بچه بازی. (ناظم الاطباء) ، عشق ورزیدن. عشق بازی کردن. (یادداشت مرحوم دهخدا) : پارسایی را دیدم به محبت شخصی گرفتار نه طاقت صبر، نه یارای گفتار. چندان که ملامت دیدی و غرامت کشیدی، ترک تصابی نگفتی. (گلستان)