معنی تسطیع تسطیع (اِ غِ) داغ کردن گردن شتر را در درازی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) ، ساطع کردن. (از اقرب الموارد) (از المنجد). رجوع به سطع و سطوع شود لغت نامه دهخدا