جدول جو
جدول جو

معنی تساوق

تساوق
(اِ صِ)
پی همدیگر شدن شتران و رام گردیدن. (منتهی الارب) (آنندراج). تتابع و تقاود شتران. (از اقرب الموارد) (از متن اللغه) (از المنجد) ، انبوهی نمودن اغنام در رفتار. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) (از المنجد)
لغت نامه دهخدا