نام یکی از پهلوانان تورانی است که داماد افراسیاب بود و او بر دو گروه پادشاهی داشته و گیو او را زنده به کمند گرفت وبه انتقام برادر خویش بهرام به قتل رسانید. (فرهنگ جهانگیری) (از برهان) (از فرهنگ رشیدی) (از شرفنامۀمنیری) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تزاو: چنین گفت با گیو جنگی تژاو که تو چون عقابی و من چون چکاو. فردوسی (شاهنامه ج 2 ص 760). همی کرد خواهش مر او را تژاو همی خواست از کشتن خویش تاو. فردوسی. که تاج تژاو آورد پیش من و یا پیش این نامدار انجمن. فردوسی. و رجوع به تزاو در همین لغت نامه شود