جدول جو
جدول جو

معنی تزید

تزید
(اِ)
گران شدن نرخ. (تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) (از المنجد) ، دروغ گفتن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از متن اللغه) ، در سخن افزون کردن. (تاج المصادر بیهقی). به تکلف افزودن در سخن و جز آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) (از المنجد) ، یازیدن شیر در بانگ کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) ، راه رفتن شتر به تکلف بیشتر از طاقت خود. (از متن اللغه) ، گردن کشیدن ناقه و رفتن مافوق رفتار تند. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا