جدول جو
جدول جو

معنی تزقم

تزقم
(اِ زِ)
بسیار خوردن و لقمه کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تزقم لقمه، بلعیدن آن و تزقم چیزی تلقم آن. (از متن اللغه). تلقم، زقوم خوردن (از المنجد) (از اقرب الموارد) ، افراط نمودن در شیر نوشیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). زیاده روی در نوشیدن شیر. (از متن اللغه) (از المنجد) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا