گرفته شده و ترنجیده. (برهان). کوفته شده و ترنجیده. (انجمن آرا) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، هر عضوی و بندی و مفصلی که بسبب دردمندی و آزار آن حرکت نتوان کرد، گویند ’ترغده شده است’. (برهان) (از فرهنگ جهانگیری) (از شرفنامۀ منیری) (از فرهنگ رشیدی) (از انجمن آرا) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء) : ز بس کوب از زمانه یافت دشمنت همه اعضای او گشته ترغده. منجیک (از فرهنگ جهانگیری). ، افادۀ معنی ترکیده میکند. (انجمن آرا) (آنندراج)