جدول جو
جدول جو

معنی ترز

ترز
(اِ تِ)
گرسنگی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، بر زمین افکندن. (منتهی الارب) ، خوردن گوسپند گیاه تر و منقطع گردیدن بدان اجواف آن. (منتهی الارب) ، افتادن موی دم شتر از بیماری. (منتهی الارب). و رجوع به ترز شود، بسته شدن آب. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (المنجد) (از ذیل اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا