جدول جو
جدول جو

معنی تراد

تراد
(اِمْ)
از یکدیگر ردکردن. (آنندراج). فسخ معاهده کردن و بر هم زدن معاهده. (ناظم الاطباء). فسخ کردن بیعی با رضایت طرفین. (از اقرب الموارد) (از المنجد) ، نزاع کردن و مجادله کردن. (ناظم الاطباء). شکوخیدن زبان در جواب. (اقرب الموارد) ، بازگشتن آب از مجرای خود به حاجزی. (از اقرب الموارد) (از المنجد)
لغت نامه دهخدا