از یکدیگر ردکردن. (آنندراج). فسخ معاهده کردن و بر هم زدن معاهده. (ناظم الاطباء). فسخ کردن بیعی با رضایت طرفین. (از اقرب الموارد) (از المنجد) ، نزاع کردن و مجادله کردن. (ناظم الاطباء). شکوخیدن زبان در جواب. (اقرب الموارد) ، بازگشتن آب از مجرای خود به حاجزی. (از اقرب الموارد) (از المنجد)
از یکدیگر ردکردن. (آنندراج). فسخ معاهده کردن و بر هم زدن معاهده. (ناظم الاطباء). فسخ کردن بیعی با رضایت طرفین. (از اقرب الموارد) (از المنجد) ، نزاع کردن و مجادله کردن. (ناظم الاطباء). شکوخیدن زبان در جواب. (اقرب الموارد) ، بازگشتن آب از مجرای خود به حاجزی. (از اقرب الموارد) (از المنجد)
کنتراست (Contrast) یکی از عناصر اساسی است که برای ایجاد جذابیت بصری، تاثیرات دراماتیک و تفاوت های احساسی در صحنه ها استفاده می شود. این مفهوم به تفاوت بین نور و سایه در یک صحنه یا فیلم اشاره دارد که تأثیر بسیار زیادی بر تجربه بیننده دارد. انواع کنتراست در سینما: ۱. کنتراست نورپردازی (Lighting Contrast): کنتراست بالا (High Contrast): در سینما، استفاده از نورپردازی با کنتراست بالا، به معنای تفاوت شدید بین نواحی نورانی و سایه ای در صحنه است. این نوع کنتراست معمولاً برای ایجاد جو دراماتیک، تنش و تأثیر قوی بر بیننده استفاده می شود. به طور معمول در صحنه های اکشن، هیجانی، و ترسناک از این نوع کنتراست استفاده می شود تا بر تنش و ارزش های احساسی تأکید شود. کنتراست کم (Low Contrast): در مقابل، کنتراست کم به تفاوت کم بین نواحی نورانی و سایه ای اشاره دارد. این نوع کنتراست معمولاً در صحنه های آرام و صمیمی استفاده می شود، جایی که تأثیرات نرم و آرامش بخش بر بیننده تأکید می شود. ۲. کنتراست رنگی (Color Contrast): کنتراست رنگی در سینما به تفاوت های رنگی بین اجزای مختلف یک صحنه یا فیلم اشاره دارد. استفاده از رنگ های متضاد مانند قرمز و سبز، آبی و نارنجی و غیره، می تواند جذابیت بصری فیلم را افزایش دهد و بر تأثیرات روحی و احساسی کاراکترها تأکید کند. ۳. کنتراست مکانی (Spatial Contrast): این نوع کنتراست به تفاوت بین اجزای مختلف یک صحنه از نظر مکانی اشاره دارد. استفاده از زوایای دوربین مختلف، فاصله از فراهم کننده، و استفاده از فضا و عناصر مختلف دکوراسیون می تواند کنتراست مکانی را تقویت کند و بر تأثیرات مکانی و جغرافیایی صحنه تأثیر بگذارد. اهمیت کنتراست در سینما: جذابیت بصری: کنتراست مناسب می تواند به تصاویر بصری جذابیت و زیبایی بیشتری ببخشد و بر توجه بیننده تأثیر بگذارد. تأثیر دراماتیک: استفاده از کنتراست بالا می تواند تأثیرات دراماتیک و تنش بخشی را در صحنه ها تقویت کند. تأثیرات روحی و احساسی: کنتراست رنگی و نورپردازی می توانند بر تأثیرات روحی و احساسی کاراکترها و داستان تأکید کنند و تجربه بیننده را افزایش دهند. به طور کلی، استفاده حساس و هوشمندانه از انواع کنتراست در سینما می تواند به ایجاد تجربه بصری چشمگیر و قوی کمک کند و بر جذابیت و تأثیرات عمیق فیلم یا نمایش تأثیر بگذارد.
کنتراست (Contrast) یکی از عناصر اساسی است که برای ایجاد جذابیت بصری، تاثیرات دراماتیک و تفاوت های احساسی در صحنه ها استفاده می شود. این مفهوم به تفاوت بین نور و سایه در یک صحنه یا فیلم اشاره دارد که تأثیر بسیار زیادی بر تجربه بیننده دارد. انواع کنتراست در سینما: ۱. کنتراست نورپردازی (Lighting Contrast): کنتراست بالا (High Contrast): در سینما، استفاده از نورپردازی با کنتراست بالا، به معنای تفاوت شدید بین نواحی نورانی و سایه ای در صحنه است. این نوع کنتراست معمولاً برای ایجاد جو دراماتیک، تنش و تأثیر قوی بر بیننده استفاده می شود. به طور معمول در صحنه های اکشن، هیجانی، و ترسناک از این نوع کنتراست استفاده می شود تا بر تنش و ارزش های احساسی تأکید شود. کنتراست کم (Low Contrast): در مقابل، کنتراست کم به تفاوت کم بین نواحی نورانی و سایه ای اشاره دارد. این نوع کنتراست معمولاً در صحنه های آرام و صمیمی استفاده می شود، جایی که تأثیرات نرم و آرامش بخش بر بیننده تأکید می شود. ۲. کنتراست رنگی (Color Contrast): کنتراست رنگی در سینما به تفاوت های رنگی بین اجزای مختلف یک صحنه یا فیلم اشاره دارد. استفاده از رنگ های متضاد مانند قرمز و سبز، آبی و نارنجی و غیره، می تواند جذابیت بصری فیلم را افزایش دهد و بر تأثیرات روحی و احساسی کاراکترها تأکید کند. ۳. کنتراست مکانی (Spatial Contrast): این نوع کنتراست به تفاوت بین اجزای مختلف یک صحنه از نظر مکانی اشاره دارد. استفاده از زوایای دوربین مختلف، فاصله از فراهم کننده، و استفاده از فضا و عناصر مختلف دکوراسیون می تواند کنتراست مکانی را تقویت کند و بر تأثیرات مکانی و جغرافیایی صحنه تأثیر بگذارد. اهمیت کنتراست در سینما: جذابیت بصری: کنتراست مناسب می تواند به تصاویر بصری جذابیت و زیبایی بیشتری ببخشد و بر توجه بیننده تأثیر بگذارد. تأثیر دراماتیک: استفاده از کنتراست بالا می تواند تأثیرات دراماتیک و تنش بخشی را در صحنه ها تقویت کند. تأثیرات روحی و احساسی: کنتراست رنگی و نورپردازی می توانند بر تأثیرات روحی و احساسی کاراکترها و داستان تأکید کنند و تجربه بیننده را افزایش دهند. به طور کلی، استفاده حساس و هوشمندانه از انواع کنتراست در سینما می تواند به ایجاد تجربه بصری چشمگیر و قوی کمک کند و بر جذابیت و تأثیرات عمیق فیلم یا نمایش تأثیر بگذارد.
یار یکدیگر و پی یکدیگر شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تعاون. (اقرب الموارد) (المنجد) ، مناکحت نمودن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تزویج هر یک از دو دوست زنی را از کسان خود بدیگری. (از اقرب الموارد) ، پیاپی شدن. (زوزنی) (دهار) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تتابع. (اقرب الموارد) (المنجد) ، در پس یکدیگر نشستن. (آنندراج). در پس یکدیگر سوار شدن. (اقرب الموارد) (از المنجد) ، یک چیز را دو اسم بودن، و این لغت مولده است. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، در اصطلاح عبارت است از اتحاد در مفهوم، و گفته اند توالی الفاظ است که دلالت آنها مفرد بود، بر شی ٔ واحد به اعتبار واحد. (تعریفات جرجانی) ، به اصطلاح، آوردن دو لفظ مترادف در کلام و آن بقول رشیدالدین وطواط دو قسم است یکی هنر و دوم عیب، هنر آنست که میان مترادفین در استعمالات تفاوت مائی باشد. مثالش از شیخ شیراز: دریاب دمی صحبت یاری که دگر بار چون رفت نیاید بکمندآن دم و ساعت. و از این قبیل است وعد و وعید که با وصف ترادف تخالف استعمال دارد و عیب آنست که میان هر دو مترادف فرقی نباشد چون حرص و آز و جام و ساغر، لیکن آنچه به تتبع معلوم شددر متأخرین بلکه در قدما هم استعمال چنین مترادفات عیب نیست. کمال اسماعیل گوید: حرامزاده و عیار را نداری دوست مکارم تو از آن ترک جام و ساغر کرد. ظهوری گوید: چمن چمن سمن از باغ و بوستان بدن دهندجلوه و در تنگی قبا دزدند. بدیعی سمرقندی که اشعار او را صاحب رشیدی بمثل آورده: شکر خدا که نیست چو ارباب حرص و آز گاهی هوای بیدر و گه فکر ساغرم. (از مطلع السعدین) (از غیاث اللغات از آنندراج). رجوع به مترادف شود
یار یکدیگر و پی یکدیگر شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تعاون. (اقرب الموارد) (المنجد) ، مناکحت نمودن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تزویج هر یک از دو دوست زنی را از کسان خود بدیگری. (از اقرب الموارد) ، پیاپی شدن. (زوزنی) (دهار) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تتابع. (اقرب الموارد) (المنجد) ، در پس یکدیگر نشستن. (آنندراج). در پس یکدیگر سوار شدن. (اقرب الموارد) (از المنجد) ، یک چیز را دو اسم بودن، و این لغت مولده است. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، در اصطلاح عبارت است از اتحاد در مفهوم، و گفته اند توالی الفاظ است که دلالت آنها مفرد بود، بر شی ٔ واحد به اعتبار واحد. (تعریفات جرجانی) ، به اصطلاح، آوردن دو لفظ مترادف در کلام و آن بقول رشیدالدین وطواط دو قسم است یکی هنر و دوم عیب، هنر آنست که میان مترادفین در استعمالات تفاوت مائی باشد. مثالش از شیخ شیراز: دریاب دمی صحبت یاری که دگر بار چون رفت نیاید بکمندآن دم و ساعت. و از این قبیل است وعد و وعید که با وصف ترادف تخالف استعمال دارد و عیب آنست که میان هر دو مترادف فرقی نباشد چون حرص و آز و جام و ساغر، لیکن آنچه به تتبع معلوم شددر متأخرین بلکه در قدما هم استعمال چنین مترادفات عیب نیست. کمال اسماعیل گوید: حرامزاده و عیار را نداری دوست مکارم تو از آن ترک جام و ساغر کرد. ظهوری گوید: چمن چمن سمن از باغ و بوستان بدن دهندجلوه و در تنگی قبا دزدند. بدیعی سمرقندی که اشعار او را صاحب رشیدی بمثل آورده: شکر خدا که نیست چو ارباب حرص و آز گاهی هوای بیدر و گه فکر ساغرم. (از مطلع السعدین) (از غیاث اللغات از آنندراج). رجوع به مترادف شود
گونه ای کرموزوم در وهلۀ ’دیپلوتن’ که در این مرحله دو شکاف در طول کروموزومهای هر زوجی ظاهر شده بقسمی که چهار عنصر کروموزومی نمایان میگردد. رجوع به جانورشناسی عمومی دکتر فاطمی ص 35 و گیاه شناسی حبیب الله ثابتی ص 463 شود
گونه ای کرموزوم در وهلۀ ’دیپلوتن’ که در این مرحله دو شکاف در طول کروموزومهای هر زوجی ظاهر شده بقسمی که چهار عنصر کروموزومی نمایان میگردد. رجوع به جانورشناسی عمومی دکتر فاطمی ص 35 و گیاه شناسی حبیب الله ثابتی ص 463 شود