جدول جو
جدول جو

معنی تخشل

تخشل
(اِ تِ)
فروتنی کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، خوار گشتن. (تاج العروس) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). ذلیل شدن. (اقرب الموارد) (المنجد) ، تطامن. (تاج العروس) (اقرب الموارد) (المنجد). افتاده شدن و به نشیب افتادن. انخفاض، تباه و بکارنیامدنی شدن. (از اقرب الموارد) (از المنجد).
لغت نامه دهخدا