معنی تختج تختج (تَ تَ) معرب تخته. (منتهی الارب). مأخوذ ازتختۀ فارسی و بمعنی آن. (ناظم الاطباء). معرب تختۀفارسی. (دزی ج 1 ص 142) (قطر المحیط). ج، تخاتج. (منتهی الارب) (دزی) (ناظم الاطباء). رجوع به تخته شود لغت نامه دهخدا