حفاوه. (ناظم الاطباء). مبالغه کردن در مهربانی و نوازش کسی. (منتهی الارب). تلطف به کسی. (اقرب الموارد) (قطرالمحیط) ، مبالغه کردن در اکرام کسی. (تاج العروس) (اقرب الموارد) (قطر المحیط) ، فرحت و سرور ظاهر نمودن. (منتهی الارب). ظاهر کردن فرح و سرور به کسی یا چیزی. (تاج العروس) (اقرب الموارد) (قطر المحیط) ، بسیار پرسیدن از حال کسی. (منتهی الارب)