جدول جو
جدول جو

معنی تحزن

تحزن
(اِ)
اندوهگین شدن. (تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب) (غیاث اللغات) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (قطر المحیط)، اندوه نمودن بر کسی و بخشودن او. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)، تحزن بر چیزی و برای امری، توجع (رثا گفتن) بر آن. (از اقرب الموارد) (قطر المحیط)
لغت نامه دهخدا