جدول جو
جدول جو

معنی تحرم

تحرم
(اِ)
حرمت جستن به صحبت کسی. (تاج المصادر بیهقی). حرمت صحبت با کسی جستن. (زوزنی) : تحرم منه بحرمته، حرمت جست به صحبت وی و پناه گرفت. (منتهی الارب). تمنع و تحمی بذمه. (قطر المحیط) (اقرب الموارد). و در اساس آرد: تحرم فلان بفلان، با وی معاشرت کردو احترام میان ایشان محکم شد. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا