معنی تحترف تحترف (اِ) پریشان و متفرق شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (ازاقرب الموارد) (از قطر المحیط). تبدّد. گویند: تحترف من یدی، پراکنده شد از دستم. (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا