جدول جو
جدول جو

معنی تحامی

تحامی
(اِ)
نگاهداری مردم خویشتن را از کسی و پرهیز کردن از وی. (از منتهی الارب) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). تحامی مردم کسی را، نگاه داشتن خود را از وی و اجتناب کردن و دوری جستن ازاو. (از قطر المحیط) : تحاماه الناس تحامیاً، نگاه داشتند خویش را از وی و پرهیز جستند او را. و منه: یتحامی ̍ کما یتحامی ̍ الاجرب. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا