معنی تجویز - لغت نامه دهخدا
معنی تجویز
- تجویز
(اِ تِ) - روا داشتن. (تاج المصادر بیهقی) (دهار) (زوزنی) (آنندراج). روا داشتن رای کسی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). انفاذ. (اقرب الموارد) (قطرالمحیط) ، روا داشتن امری را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). روا کردن و گذراندن و مجاز قراردادن امری. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). رواداشتن و جایز گردانیدن. (فرهنگ نظام) ، روا دیدن حکمی. (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد) ، آب دادن شتران خود را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از قطر المحیط) ، کشیدن شتران را یکان یکان. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) ، روا گردانیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). روان یا رایج قرار دادن دراهم را. (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا