معنی تجعجع تجعجع (اِ) مرکّب از: ’ج ع ع’، خود را بر زمین زدن از دردی که رسیده باشد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد) (آنندراج) لغت نامه دهخدا