معنی تبغیض تبغیض (اِ) ضد تحبیب. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). دشمن گردانیدن. (زوزنی). دشمن داشتن. (دهار). دشمن گردانیدن کسی را بر کسی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : نهی بر اهل تقی ̍ تبغیض شد لیک بر اهل هوا تحریض شد. مولوی لغت نامه دهخدا