جدول جو
جدول جو

معنی تبتیک

تبتیک
(اِ تِ)
بسیار بریدن. (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). پاره پاره کردن. (زوزنی) ، گوش بریدن. (ترجمان علامۀ جرجانی). بتک آذان الانعام، قطعها، شدّد لکثره. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا