معنی تأخر تأخر (اِ) واپس شدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (از ترجمان علامۀ جرجانی). پس ماندن. (منتهی الارب) (آنندراج) (فرهنگ نظام) (ناظم الاطباء). آخر افتادن. (فرهنگ نظام). ضد تقدم و متأخر ضد متقدم باشد، درنگ کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا