جدول جو
جدول جو

معنی پیلستگین

پیلستگین
(لَ تَ)
منسوب به پیلسته. عاجین. چیز ساخته از پیلسته و عاج. (فرهنگ نظام) :
یکی پیلستگین منبر مجره
زده گردش نقط در آب روین.
منوچهری.
مزن پیلستگین دو دست بر روی
مکن از ماه تابان عنبرین موی.
فخرالدین اسعد (ویس و رامین).
بت پیلستگین و گور سیمین
نگار قندهار و ف تنه چین.
فخرالدین اسعد (ویس ورامین)
لغت نامه دهخدا