معنی پهلونژاد پهلونژاد (پَ لَ نِ) پهلونسب. از دودۀ پهلوانان و بزرگان: که شاید چو ما هر دو پهلونژاد ز کار بشایسته آریم یاد. فردوسی. چو نامه بمهر اندر آمد بداد بدست یکی گرد پهلونژاد. فردوسی. چهارم سپه را بگودرز داد بدو گفت کای گرد پهلونژاد. فردوسی لغت نامه دهخدا