پهلونسب. از دودۀ پهلوانان و بزرگان: که شاید چو ما هر دو پهلونژاد ز کار بشایسته آریم یاد. فردوسی. چو نامه بمهر اندر آمد بداد بدست یکی گرد پهلونژاد. فردوسی. چهارم سپه را بگودرز داد بدو گفت کای گرد پهلونژاد. فردوسی
پهلونسب. از دودۀ پهلوانان و بزرگان: که شاید چو ما هر دو پهلونژاد ز کار بشایسته آریم یاد. فردوسی. چو نامه بمهر اندر آمد بداد بدست یکی گرد پهلونژاد. فردوسی. چهارم سپه را بگودرز داد بدو گفت کای گرد پهلونژاد. فردوسی
از نژاد پیغو. ملک و امیر قسمتی از ترکستان: گو گرد کش نیزه اندر نهاد بر آن نره دیوان پیغو نژاد. دقیقی. دبیرش مر آن نامه را برگشاد بخواندش بر آن شاه پیغو نژاد. دقیقی. اما صحیح کلمه یبغو است. رجوع شود به پیغو و یبغونژاد
از نژاد پیغو. ملک و امیر قسمتی از ترکستان: گو گرد کش نیزه اندر نهاد بر آن نره دیوان پیغو نژاد. دقیقی. دبیرش مر آن نامه را برگشاد بخواندش بر آن شاه پیغو نژاد. دقیقی. اما صحیح کلمه یبغو است. رجوع شود به پیغو و یبغونژاد