جدول جو
جدول جو

معنی پهلونژاد - جستجوی لغت در جدول جو

پهلونژاد
از نسل پهلوان، از دودۀ پهلوانان
تصویری از پهلونژاد
تصویر پهلونژاد
فرهنگ فارسی عمید
پهلونژاد(پَ لَ نِ)
پهلونسب. از دودۀ پهلوانان و بزرگان:
که شاید چو ما هر دو پهلونژاد
ز کار بشایسته آریم یاد.
فردوسی.
چو نامه بمهر اندر آمد بداد
بدست یکی گرد پهلونژاد.
فردوسی.
چهارم سپه را بگودرز داد
بدو گفت کای گرد پهلونژاد.
فردوسی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پَ / پِ نِ)
از نژاد پیغو. ملک و امیر قسمتی از ترکستان:
گو گرد کش نیزه اندر نهاد
بر آن نره دیوان پیغو نژاد.
دقیقی.
دبیرش مر آن نامه را برگشاد
بخواندش بر آن شاه پیغو نژاد.
دقیقی.
اما صحیح کلمه یبغو است. رجوع شود به پیغو و یبغونژاد
لغت نامه دهخدا
از دوده پهلوانان پهلوان نسب: چو نامه بمهر اندر آمدبداد بدست یکی گرد پهلو نژاد. (فردوسی) -2 از خاندان پهلو پهلوی
فرهنگ لغت هوشیار