جدول جو
جدول جو

معنی پهلوسای

پهلوسای
(اَ شَق ق)
پهلوزن. برابری کننده در مال و قدر و مرتبه. (برهان). رجوع به پهلو ساییدن و پهلو سودن شود:
مسای با من پهلو بابلهی چندین
که نیک ناید با پیل پشه پهلوسای.
سوزنی.
نی که یک آه مرا هم صد موکل بر سر است
ورنه چرخستی مشبک ز آه پهلوسای من.
خاقانی.
، هم مرتبه. همنشین. موازی. (شرفنامۀ منیری)
لغت نامه دهخدا