جدول جو
جدول جو

معنی پولکی

پولکی
(لَ)
منسوب به پولک. پولک دار، که پول دوست گیرد: بچه را نباید پولکی کرد، که رشوه پذیرد. که عادت به پول گرفتن دارد. آنکه معتاد بپول گرفتن است. مرتشی. رشوه گیر. رشوه خوار. معتاد به رشوه
لغت نامه دهخدا