جدول جو
جدول جو

معنی پنجه

پنجه
(پُ جَ)
پیشانی به زبان ماوراءالنهر. (لغت نامۀ اسدی نسخۀ نخجوانی). رجوع به بنجه شود، بمعنی پیشانی باشد که عربان ناصیه گویند. (برهان قاطع). و نیز رجوع به بنجه شود.
به تیغ طره ببرد ز پنجۀ خاتون
به گرز پست کند تاج بر سر چیپال.
منجیک.
بپیچد دلم چون ز پنجه بتم
گشاید به رغم دلم پنجه بند.
عسجدی (از لغت نامۀ اسدی).
، موی را نیز گفته اند که از سر زلف ببرند و آن را پیچ و خم داده بر پیشانی گذارند. (برهان قاطع)
لغت نامه دهخدا