جدول جو
جدول جو

معنی پفک

پفک
(پُ فَ)
آلتی از نی یا چوب میان کاواک که کودکان بدان با گلوله های گلین گنجشک شکار کنند. لوله ای که کودکان مهرۀ گلین در آن نهاده و بفشار دم و نفس مهره را جهانده و گاه بدان گنجشک شکار کنند. چوب میان کاواک یا نی که کودکان مهره و گلولۀ گلین در آن نهند و بزور دم و نفس بیفکنند و بنجشک شکرند:
... دارم که نام دارد نیمور
همچون پفک عقیق کش مهره بلور.
سوزنی.
تفک. تزتک، نوعی شیرینی سخت سبک که از سفیدۀ تخم مرغ و قند سازند که در دهان زود آب شود. قسمی شیرینی کم وزن و میان خالی
لغت نامه دهخدا