حالت و چگونگی پردل. جسارت. دلیری. دلاوری. جرأت. پرجگری. شجاعت. مقابل بددلی: فریدون فکند آن کمند یلی به نیروی یزدان و از پردلی. فردوسی. بروز معرکه زین پردلی و پرجگریست که یکسواره شود پیش لشکری جرّار. فرخی. به پردلی و بمردی همه نگه دارد نگاهداشتنی ساخته چو ساخته چنگ. فرخی. آلوده بخون کلاه و طوقش اینست ز پردلی نشانی. ناصرخسرو. ، شکیمه. قوت قلب