جدول جو
جدول جو

معنی پردروغ

پردروغ
(پُ دُ)
کذاب:
یکی آنکه داور بود پردروغ
نگیرد بر مرد دانا فروغ.
فردوسی.
، پر ازکذب. پر از دروغ:
چهارم بیامد بدرگاه شاه
زبان پردروغ و روان پرگناه.
فردوسی.
سپهبد بکژی نگیرد فروغ
روان خیره پرتاب و دل پردروغ.
فردوسی
لغت نامه دهخدا