تنکۀ طلا و نقره و مس و برنج و امثال آنرا گویند که در آن اسماء و طلسمات و تعویذ نقش کنند. (برهان). این کلمه هندی است. (رشیدی). و صاحب غیاث اللغات گوید پتر به فتحتین پاره های آهن پهن کرده شده و این لفظ مشترک است در هندی و فارسی مگر در هندی تاء فوقانی را مشدد آورند: هر حمایل که از آن تعبیه تعویذ زر است بازوش ویحک از آهن پتر آمیخته اند. خاقانی. چشم بد کز پتر آهن و تعویذ نگشت بند تعویذببرید و پتر باز دهید. خاقانی