معنی پاتخت پاتخت (تَ) کرسی. عاصمه. پایتخت. قطب. دارالملک. پادشائ-ی. حض-رت. واسطه. قاعده. قاعده ملک. قصبه. مستق-ر. مقر. مستق-ر ملک. نشست. نشست گاه. دارالسلطنه. تختگاه. ام ّالبلاد. دارالأماره. سریرگاه. دار مملکت. دارالملک لغت نامه دهخدا