معنی پاپوش
- پاپوش
- کفش، پای افزار، پاافزار، پوزار، پااوزار، نعل، حذاء:
به اقتضای زمان کار خویشتن بگذار
که سعی بیهده پاپوش میدرد، ’مثل است’،
سلیم،
- پاپوش برای شیطان دوختن، سخت گربز بودن،
- پاپوش برای کسی دوختن، او را بزحمت و رنج و تعب وزیان و خسارتی دچار کردن، به حیله او را گناهکار یامدیون کردن
